كلاف سر در گم
حرف میزنه.. گله میکنه.. بی قراری میکنه از تموم ناملایمتيها و دوري ِ همراه ِ زندگیش و من تنها گوش میدم...گاهی نظر میدم اما قضاوت نمیکنم...دعوتش میکنم به صبوری...به گذشت و به گذر زمان...و باز هم صبوری...
با هر سخنش کلافه میشم و این دلم بی قرار!
ترش نوشت:دلگيرم از اين همه ناملايمتي آدما!
+ نوشته شده در یکشنبه پانزدهم اسفند ۱۳۸۹ ساعت توسط دامن پري
|